کم کم دارم متوجه می شم من دیونه نیستم ولی اگه همین طور پیش برم دیونه نمی شم !!!

دیروز چه روزی :ابری کمی تا نیمه ابری همراه با مه رقیق صبحگاهی با کاهش دما افزایش فشار گردو غبار و

طوفان های صحرایی کوهستانی جنگلی چمنی کوچه پس کوچه ای نمک پاش مشهد کیش گریه اشک دلتنگی سنگسار یه دختر عراقی خیانت زیبایی

بعضی چبزا حتی فکرش آدمو دلگیر می کنه  سر دماغش سوز میده دلش سوز می ده اشکش می زیزه پس هیچوقت جرات فکر کردن به اونو نداره

مثل مرگ ؟مثلا م. ر. گ. ن. ن. ه.

 وقتی مامان جون ما رو میزاد یه نگاه که می ندازه می بینه اه دوتان جمبلون یکیش می شه گوش ماهی  یکیش می شه عزیزی

گوش ماهی لاغر بوده مردنی بوده ننه بهرام به مامان گوش ماهی می گه اینو بده من بزرگ کنم که اگه مرد دلت نشکنه

گوش ماهی می ره خونه ننه ننه خوب بهش می رسه گوش ماهی یکم بزرگ می شه خوشگل می شه تر گل می شه یه روز به گوش ماهی می گن دیگه باید بری دبستان ننه سواد نداره نمی شه پیش اون باشی باید بیای خونه مامان اینا از  اون موقع کودکی گوش ماهی می شه گریه کابوس  از دست دادن ننه  (آخه گوش ماهی  قصه ما ننشو خیلی دوست داره )

نتیجه :این داستان نتیجه ای ندارد.

نتیجه  نتیجه :خدای گلم خدای خوبم چی کارکنم؟